- چهارشنبه ۱۴ آبان ۹۹
- ۲۳:۳۷
- ۰ نظر
یه روزایی حس میکنی خاکستر غم رو شونه هات نشسته و توی باتلاق سردرگمی گیر کردی، یه شبایی خیلی سردن و نمیفهمی برای گرم نگه داشتن خودت داری چیکار میکنی. این شب و روزها هم میگذرن نه؟
و تا بگذرن به سکوت چنگ میزنیم ...
یه روزایی حس میکنی خاکستر غم رو شونه هات نشسته و توی باتلاق سردرگمی گیر کردی، یه شبایی خیلی سردن و نمیفهمی برای گرم نگه داشتن خودت داری چیکار میکنی. این شب و روزها هم میگذرن نه؟
و تا بگذرن به سکوت چنگ میزنیم ...