- دوشنبه ۱ دی ۹۹
- ۲۲:۳۰
- ۰ نظر
حرف هایی توی دلم هست که نمیدانم چیست! حسی توی دلم هست که بیشتر از عشق و دلتنگی ست ، اما باز هم نمیدانم چیست! اینکه بگویم دلتنگم و دوستت دارم، دردی را دوا نمیکند!
به هر طرف که میروم در پشت پلک هایم تو را میبینم. همیشه نیمی از ذهنم در انحصار خیال توست. باز هم نمیدانم چه باید بکنم!
این زمستان جور دیگری از سرما میگریزم، جور دیگری خانهی دل را گرم میکنم و تنها سردی فاصله هاست که روی قلبم سنگینی میکند. دل را طاقت این بی قراری و دوری ها هست؟