درگیر آرامش های ساختگی شاید باشم ، اما خنده های آخر شب هایم دلیل محکمی دارند و ساختگی نیستند . اگر چنین دلیلی برای زندگی نداشتم نمی دانم این روزهایم به چه سان می گذشت . کاری از دستم بر نمی آید و دلتنگی تمام روزهایم را تصاحب کرده است ، اما لبخند میزنم و امید را از قلبم دور نمی کنم . 

من امشب باز هم امید و لبخند را در فضای غم زده ی خانه یافتم . ما قرار است روزها با این غم برقصیم ، بخندیم ، درس بخوانیم و زندگی ها کنیم . فقط شاید این روزها بیشتر قدر یکدیگر را می دانیم .