به عطر شکوفه های سیب که پشت پنجره، دست در دست باد می‌رقصند. به سبزی و سبزینگی زمین های گندم. به خوش نوایی پرنده هایی که هلهله ی شادی سر می‌دهند. به صدای جاری آب در روح زمین، که زنده می‌کند و زندگی می‌بخشد. به رنگ بی‌مانند شکوفه های هلو، به گونه های بنفش و صورتی رنگ این دلبرکان . به تمام اینها و بیشتر از اینها سوگند که زندگی هنوز در رگ و روح زمین جاری و روان است؛ که هنوز اُمیدی هست و خدایی هست که بی منت این زیبایی ها را ارزانی ما می‌دارد. بخند و بخندان که زندگی با تمام اینها، بدون خنده های ما بی‌رمق است.