چرا همیشه دنباله رو چیزی بودیم که اکثریت اون رو قبول دارن و به شکل یک اصل نانوشته درآوردن؟ چرا برای مفاهیم مهم زندگیمون فکر نمی کنیم؟ چرا شک نمی کنیم ، فکر نمی کینیم ، جستجو نمی کنیم ؟ از خودمون نمی پرسیم ملاک و معیار خوشبختی ، آرامش ، شادی و موفقیت چیه؟ چرا طبق تصور و اعتقاد دیگران اصول زندگیمون رو پایه ریزی میکنیم ؟ کسی موفقه که وقت سر خاروندن نداشته باشه؟ کسی شاده که بخنده و تصویر شادی رو تو ذهن دیگران ایجاد کنه؟ 

اداره ی زندگی کار ساده ای نیست، میتونه پر از ابهام و پیچیدگی باشه. هر چیزی رو برای زندگیت به راحتی نپذیر، بقیه ممکنه اشتباه کنن حتی اگه منصب مهمی داشته باشن، حتی اگه معروف و شناخته شده باشن. اگه خلاف اصل و باور و عقیده ای ثابت بشه، مهم نیست اون باور چقدر محبوب و پرطرفدار باشه، اون باور غلطه و ما حق داریم که بهش شک کنیم. چیزی درسته که ما نتونیم با عقلمون درستیش رو رد کنیم. 

بیا بیشتر فکر کنیم، بیشتر برای خودمون و باورهامون وقت بذاریم و کمتر چشممون به دهن بقیه باشه!