آزادی یعنی چی؟ یه چیز درونیه یا یه عنصر بیرونی و ساختگی؟ تا حالا بهش فکر کرده بودی که واقعاً چه چیزی آزادیه؟ چه مفهوم روشن و شفافی برای ما داره؟ با گوگل کردن این کلمه فهمیدم که خیلی چیزا رو نمی دونستم. الان هم کامل نمی دونم. یه حالت گیج و منگی دارم که نمی فهمم آیا آدمی مثل من الان و در آینده آزادی خواهد داشت یا نه؟ 

یه جا نوشته بود: «خلاصه مفهومش این است که نباید مانعی در راه رشد استعداد طبیعی انسان به وجود آورد.» واقعاً در سیستمی که من آموزش می بینم و قراره کار کنم هیچ مانعی در راه رسیدن به کمالم نیست؟ مطمئناً هست. همین الان چیزهایی که از اینترن های پزشکی و پزشک های طرحی می شنوم تن و  بدنم رو می لرزونه!

جای دیگری نوشته بود: «آزادی‌ از دیدگاه‌ توحیدی‌ و یا حتی‌ ادیان‌ عرفانی‌ غیرتوحیدی‌ شرق، یک‌ مفهوم‌ وجودی، درونی‌ و جوهری‌ از ماهیت‌ انسان‌ است.» یعنی من الان هم در درونم آزادی رو دارم؟ پس چرا اصلاً هیچ حسی شبیه به رهایی نداره؟ خودم نخواستم ببینمش و ازش استفاده کنم؟ خودم با انتخاب خودم، اسیر شدم؟ 

هر چی بیشتر بهش فکر میکنم بیشتر گیج میشم. کاش روزی به جواب روشنی برسم.