آیا کسی را داری که نزد او، خود خودت باشی؟ بی هیچ نقطه‌ی پنهان، هیچ خجالت و ترس، هیچ شک و تردید! از نیمه‌ی تاریک وجودت بگویی، از حرف‌های جا مانده در پستوی ذهنت. نهراسی از قضاوت شدن، تنها ماندن و تنها بودن.

چنین آدمی اگر باشد خورشید روزهایمان می‌شود، زیر پرتوی حضورش سبز می‌شویم. از شکستگی‌هایمان جوانه می‌زنیم و نور به درونمان وارد می‌شود.

هر کس روزی خورشید خودش را پیدا می‌کند و من به گمانم اکنون، پرنورترین خورشید زندگی‌ام را یافته ام.