- يكشنبه ۲۰ تیر ۰۰
- ۲۳:۵۵
- ۲ نظر
از مدتها قبل برنامه میچیدم با یکی از دوستام برم بیرون و هر بار یه اتفاقی میفتاد که باعث میشد بهم بخوره. حتی همین امروز که دیگه فکر میکردم همه چیز درسته! اما در طی یک برنامه سریع و چند ساعته قرار شد با سه تا دیگه از دوستای محبوبم بریم پیتزا. :)) و باعث شد یکی دیگه از قشنگترین روزهام رقم بخوره.
اینش برام قشنگه که برنامهها و اتفاقات پیشبینی نشده، خیلی بهتر میگذره و پر از خنده ست. اونقدر که از همون لحظه لذت میبرم و حتی به بهانه عکس، گوشی از کیفم بیرون نمیاد. من تک تک لحظهها رو کنارشون میخندم و از خنده دل درد میگیرم. دوستی باید همین باشه. بیاسترس، بیسانسور، شریک در غم و شادیهای هم. از ختم قرآن برای عزیز از دست رفته یکی از بچهها، تا پیتزا خوردن و خندههای بین راهمون. از کیک و موز خوردن رو چمنای پارک تا کتلت و پفک خوردن تو خونه یکی از بچهها. من این خودمون بودن رو که هیچ کس جز ما نمیبینه به همه چی ترجیح میدم.
پس بیخود با ظاهر شیک و با کلاس و پر از قربون صدقهی پست و استوریهای اینستاگرامی، دوستیهاتون رو مقایسه نکنید. :))