هر چی جلوتر میرم با خودم می‌گم امروز دیگه همون سیاه‌ترین روزه که از فرداش روشنایی سر می‌رسه اما هر بار اشتباه می‌کنم. امروز خسته‌تر از همیشه بودم و ناراضی‌تر. به گریه پناه بردم و به خواب پناه خواهم برد!

یه چیزایی دست ما نیست. مثل دلیل خستگی‌های من.