در چرخه‌ی باطلی گیر افتادم. ۵ روزه مدام درگیر سردرد می‌شم. مدام بی‌حالم. وقتی هم که باهاش مقابله می‌کنم و دست به عمل می‌زنم یه اتفاقی رخ میده. مثل امشب و مهمون‌هایی که یکباره تصمیم می‌گیرن بیان خونمون. نمی‌دونم کی میان و کی قراره برن و همین منو تو یه برزخ نگه داشته و از برنامه‌هام عقب انداخته. دیگه امونم داره می‌بره. شاید فردا به سحرخیزی و ورزش رو بیارم، شاید کامروا بشم!