- شنبه ۸ آبان ۰۰
- ۲۳:۴۷
- ۱ نظر
امروز در حالی که بقیه داشتن زرشک پاک میکردن، وقتی رفتم تا از زرشکها عکس بگیرم خالهم گفت امشب تو پیج نجمه متن دربارهی زرشک داریم =)!
بگذریم. حرف اصلیمو بگم. من سر همین مسخره شدنها همیشه ترسیدم خودم باشم. سعی کردم دور از چشم بقیه کارهامو پیش ببرم. برای چیزایی که دوست دارم تلاش کنم. شاید خیلی از حرفایی که بهم میزنن، چه فامیل، چه دوستام، قصدشون فقط شوخی باشه اما قلب من تعبیرش تمسخره. :))
همیشه با ترس عکسهامو گرفتم، با ترس اینکه این بار قراره چی بهم بگن، نوشتم و خیلی چیزها رو اصلاً نگفتم.
تو چی؟ تو چقدر ترسیدی؟