من صفر تا صد کوتاهی دارم. با کوچکترین چیزی خیلی سریع خوشحال می‌شم و با کوچکترین چیزی خیلی سریع عصبانی و ناراحت. هم خوبه هم نه. خوبه که می‌تونم تو یه کوچه (یا شایدم یه خیابون) خلوت دنبال گربه‌ها بدوم و اونا دنبالم بدون =))! می‌تونم با یه شکلات عمیقاً خوشحال بشم و با یه جمله‌ی «مراقب خودت باش🧡» از کسی که نمی‌شناسمش، شادترین باشم.
اما بده که با چیزهای بی‌اهمیت و قابل برطرف شدن خیلی زود ناراحت و عصبانی می‌شم. وقتی کار اشتباهی کرده باشم اونقدر از درون خودمو سرزنش می‌کنم که از خواب و خوراک می‌ندازه منو. امروز تو همین حال به خودم گفتم اشکالی نداره، ما زنده‌ایم که اشتباه کنیم و با اشتباه کردن چیزی یاد بگیریم. درسته اون لحظه چیزی درست نشد و من باز هم ناراحت بودم، اما دیگه خودمو سرزنش نکردم.
امروز عمیقاً خوشحال بودم، عمیقاً ناراحت و الان مثل خیلی از شب‌های دیگه زندگی همون طوریه که بوده. آره زندگی همینه.