- پنجشنبه ۲ دی ۰۰
- ۲۳:۴۵
- ۰ نظر
اون لحظه که حس میکنم دیگه زیادی دورمو شلوغ کردم و وقتشه یه چیزایی رو بیخیال شم تا با آرامش بیشتری پیش برم یه کار جدید رو شروع میکنم!
اونقدر فعالیت هست که دوست دارم انجام بدم و وقت ندارم براشون. ناچار دو سه تا رو انتخاب میکنم و حتی توی همون دو سه تا هم حس میکنم نمیتونم به همه چیز برسم!
همین دو روز پیش داشتم فکر میکردم یکی از کارهامو منتقل کنم به بقیه و خودم کنار بکشم تا اینکه امروز یه کار جدید رو قبول کردم.
یه جاهایی خودمو نمیفهمم. اینهمه به چالش کشیدن خودم، اینهمه کارهای جدید و هدفهای جدید! چقدر عوض شدم که همهی اینا برای خودم عجیب و دوره. اگه دو سال پیش بهم میگفتن قراره به اینجا برسی باور نمیکردم. نمیدونم قراره به کجا برسم. فقط امیدوارم اونقدر خوب باشه که الان باورم نشه!