نوشته بود «دست از سرهای ما بردارید» به این فکر کردم چند بار دیگر قرار است خبر کودک همسری و قتل دختران و زنان کشورم را بشنوم؟ چند دختر دیگر قرار است از عشق حقیقی، همان که تعالی بخش و شادی آور است، محروم باشند؟ چند دختر دیگر باید قید کودکی کردن را بزنند؟ چند دختر دیگر باید اسیر بلوغ جسمشان باشند و چون کالا هر بار کسی آن‌ها را به تملک خود درآورد؟

به یاد فیلم capernaum افتادم. به یاد آن دخترک. به یاد مرگی که در آن خبری از قتل خونین و آلت قتاله نبود اما قتلی خاموش و بی‌صدا را نمی‌شد انکار کرد.

گمانم این بلای جهان سومی‌بودنمان باشد، بلای قانون‌هایی که هیچ گاه در دفاع از دخترانمان وضع نشد؛ و خیلی حرف‌های دیگر، بیشترشان را نمی‌شود گفت.