با وجود این مهمونی‌های پی در پی، به ندرت وقت برای کارهای خودم پیدا می‌کنم. وقتی به حجم درس‌هایی که عقب موندم فکر می‌کنم و به یک هفته‌ای که از تعطیلات باقی مونده، دلم می‌خواد زمان همینجا بایسته. نه نای مهمونی‌های بیشتر با آدم‌های تکراری رو دارم، نه فرصتی برای رسیدن به برنامه‌های خودم. تا همینجا هم تونستم تحمل کنم واقعاً برام عجیبه! تو فکر کن من هر روز دارم یه سری آدم خاص رو تو خونه‌های مختلف می‌بینم. دیگه نمی‌تونم. :(