امروز کتاب بادبادک‌باز را شروع کردم. همان اوایل کتاب، آنجایی که پدرش می‌گوید: «فقط یک گناه وجود دارد والسلام. آن هم دزدی ست. هر گناه دیگری هم نوعی دزدی ست.
اگر مردی را بکشی، یک زندگی را می‌دزدی. حق زنش را از داشتن شوهر می‌دزدی، حق بچه‌هایش را از داشتن پدر می‌دزدی. وقتی دروغ می‌گویی، حق کسی را از دانستن حقیقت می‌دزدی. وقتی تقلب می‌کنی، حق را از انصاف می‌دزدی...»
ما تا حالا چه چیزهایی را از چه کسانی دزدیده‌ایم؟ بهش فکر کردی؟