اینجا درست همون قابیه که همیشه از پنجره ی اتاقم بهش نگاه میکنم و گذر فصل ها رو میبینم! از شاخه های لخت درخت انجیر همسایه تا جوونه زدن و سبز شدن و برگ و میوه دادنش! از برگ های دختر انگورشون که از دیوارمون آویزون شدن این روزها تا نشستن یا کریم ها روی همین دیوار! این قاب برام گذر زندگیه، گذر روزهاست. درسته یه روز آسمونش رو ابرهای خاکستری و تیره گرفتن، یه روز آبیِ آبیه، یه روز مثل روزی که این عکسو گرفتم مزین به ابرای سفید و پنبه ای قشنگه، اما همیشه زندگی جریان داشته! هیچ کدومشون پایدار نمونده.

این قاب برای من تعبیر و تصویری از زندگیه :)

+ خُب امیدوارم دیگه این بار چالش رو درست انجام داده باشم =) کدوم چالش؟ چالش بلاگردون دیگه D: این بار میخوام سیمیا رو هم بهش دعوت کنم ^^