نمیدانم به کجای دنیا برمیخورد اگر رابطه ی خواهرانه ی ما مثل تمام آنهایی بود که در فیلم و قصه ها و پست و استوری ها میبینیم!؟ نمیدانم مقصر منم یا او یا اصلا تمام این ها باعث شده احساساتم در هم بپیچد و روزهایی با گرهی کور مرا به آغوش دردها بفرستد؟ اصلا بخواهم تمام تقصیرها را یک تنه به گردن بگیرم، تظاهر میکنم، جار میزنم، ادعا میکنم که دوستش دارم و حقیقت است اما در انتها همه چیز همان است که بود. ما همان سازهای مخالفیم.